31 سالمه همسری دارم به پاکی باران که عاشق هم هستیم و با عشقی پاک در کنار دختری مهربون و با احساس مثل پدرش با هم زندگی آرومی داریم
عاشق درس خوندن و کتابم از محیطهای زنونه خوش نمیاد تو شغلم از آقا بالا سر و رییس داشتن بیزار بوده و هستم برا همین و خیلی دلایل دیگه شروع دوباره در تحصیلم داشتم و عاشق رشته ام هستم و عالی پیش رفتم به گونه ای که در 6 ترم با معدلی خوب درسم رو در رشته حقوق تموم کردم البته هرانجه دارم در اول مدیون خدای مهربونم هستم و بعد همسر صبور و فداکارم که در تمام زندگیم رد پای مهربانی همکاری و صداقتش هست و پدری نمونه برا دخترمون که همیشه میتونه به داشتن چنین پدری مدیر باشعور و مهربان به خودش بباله
دوستتون دارممممممممممممممممم
ادامه...
حدودا یک سالی میشه که اینجا نیومدم یک سال پر از مشغله و خدا رو شکر خوب همراه با حس خوشبختی سری به بعضی دوستان زدم دل برا خیلی ها تنگ شده بود امیدوارم بیشتر بتونم بهتون سر بزنم
یادش بخیر اون قدیما ... امروز نشسته بودم به خاطرات چند سال پیش فکر می کردم یاد کلبه ی من و علی افتادم. یاد خاله سانا ... عسلک مامان اینا ... یادش بخیر
الان که هکس عسلک (سدنا خانم) دیدم خیلی خوشحال شدم . از قول دایی حامدش ببوسینش امیدوارم زندگیه خوبی داشته باشین. به علی آقا و خاله سانا هم سلام برسونین.
هدیه ای یافت نکردم که کنم هدیه اتان یک سبد عاطفه دارم همه ارزانیتان ....
سلام
خوشحالم دوباره نوشتن رو شروع کردی
منتظر نوشتهای خوبت هستم
سلام
یادش بخیر اون قدیما ...
امروز نشسته بودم به خاطرات چند سال پیش فکر می کردم
یاد کلبه ی من و علی افتادم.
یاد خاله سانا ...
عسلک مامان اینا ...
یادش بخیر
الان که هکس عسلک (سدنا خانم) دیدم خیلی خوشحال شدم .
از قول دایی حامدش ببوسینش
امیدوارم زندگیه خوبی داشته باشین.
به علی آقا و خاله سانا هم سلام برسونین.
هدیه ای یافت نکردم که کنم هدیه اتان
یک سبد عاطفه دارم همه ارزانیتان ....
شاد زی.
همیشه موفق باشی و از اتفاقات خوب زندگیت برامون بنویسی دوست عزیز