کلبهء عشق ما

عکسها و خاطرات دخترم سدنا الهه دریاها خدای خوبیها

کلبهء عشق ما

عکسها و خاطرات دخترم سدنا الهه دریاها خدای خوبیها

مینی پست

بازم با یک  کوچولو تاخیر سلااااااااااام.هر چه سعی می کنم کارها رو طوری بچینم که بتونم به این جا هم برسم نمیشه.صبح ها که معمولا دانشگاه هستم و بقیه روز هم مشغول کار های خونه و سدنا و ...و توی  این چند هفته ی اخیر هم مشغول ته تغاریه پدر شوهری بودیم و از دو جاری به سه جاری ارتقاء پیدا کردیم.خلاصه این که در کل شلوغ بودم.این چند روز تعطیلی هم که هر شب مهمونی بودیم.دیگه از این هفته مهونی هایی که به مناسبت پا گشا کردن عروس های جدید هست شروع میشه.حالا من هستم با کارهای خونه و درس های دانشگاه و میان ترم ها و این مهمونی ها..البته با برنامه ریزی به همشون میرسم انشا الله...تا الان که خدا روشکر درس ها خوب پیش رفته و به همشون رسیدم.

اخر نوشت:از سدنا بگم براتون که خوردنی شده....شیرین زبوووووووووووون تا دلتون بخواد.حرف هایی میزنه که همه در تعجبیم از کجا شنیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟در کل ضبط صوووووووت .و از بوسیده شدن کاملا بدش میاد و به همه برای این که نبوسنش میگه:سرما خوردم منو بوس نتنین.

بعد از اخر نوشت:خدا نگهدارتون